انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شد و استانمان ایلام دست رد بر سینه مدعیان خدمت غیر صالح زد تا بصیرت و توانایی انتخاب خود را به همگان نشان دهد مردم ولایت مدار استان با انتخاب آقای دو کاندید که هرچند از نظر مدیریتی و سیاسی بی تجربه هستند اما می توان برای خدمت صادقانه بر روی آنان حساب کرد درس عبرتی برای آن کسان داد که مردم استان را ساده و مفلس فرض کرده بودند.

باشد که که منتخبان استان قدر این مردم همیشه در صحنه را بدانند و تمام توان خود را نه برای خود و  گروه خود و منطقه خود بلکه برای این مردم زحمت کش و و بصیر به کار گیرند و  تمام مسئولین استان با این دو نماینده جوان وپرنیرو همکاری لازم را به عمل آورند تا استان در مسیر پیشرفت و توسعه گام بردارد .

و باید همه مردم استان این دو کاندید را نماینده خود بدانند و و کاندید ها و طرفداران آنان بدانند آنچه مهم است کشورمان ایران و استانمان ایلام است.

انشاالله آقای شوهانی و آقای متین نمایندگانی متعهد و خدمتگذار برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و استان ایلام باشند.

استانمان ایلام در این دور انتخابات کاندیدی که شایستگی کامل رای دادن را داشته باشد ، ندارد چرا که هیچکدام معیارهای انتخاب شدن به عنوان کاندیدایی اصلح را ندارند.

از یک طرف فردی  که هم خود فاسداست و هم برای استان فساد آور، هرچند این روزها هم خود و هم اطرافیانش سعی در تطهیراو دارند اما فساد اوآنقدر عیان است که اگر زمین و زمان بخواهد آنرا بپوشاند نمی توانند.

از طرف دیگر شخصی دیگر که متعلق به جریان منسوخ اصلاحات است که جزهوچیگری کار دیگری از او ساخته نیست. کسی که استان را فدای خواسته ها وتمایلات خود کرده است کسی که می خواهد استان را برای امثال خاتمی و سران فتنه به قربانگاه می ببرد تا که شاید با این وسیله از خاموش شدن جریان اصلاحات جوگیری کنند کاندیدی که خاتمی برای دفاع و تبلیغ او به ایلام می آید.

مانده است دو کاندید که نه تجربه این چنین امری را دارندو نه توانیی دارند که کاری برای نظام انجام دهند والله اعلم از افکار ومقاصدشان چاره ای نیست ازبین بدو بدتر،برای فرار از بدتر بد رابرگزینیم بدی که شاید آسیب کمتری داشته باشد.

برای پیشرفت استان، برای اسلام ومسلمین و برای نظام مقدس جمهوری اسلامی باید از دو نفر که بر گرده استانمان نشسته اند عبورکرد به دو نفر بی تجربه پناه برد  تا که در آینده مردمان استانمان رنگ خوشی را به خود ببیند انشاالله

انتخابات استان مان ایلام به هر شکل برگزار شد اما جای تعجب است که شیروان چرداول با جمعیت بالغ بر از داشتن 80 هزار واجد شرایط استان از داشتن حتی یک کاندید در بین چهار نفر کاندید راه یافته به مرحله دوم باز ماند.

اما شایعه های موجود خبر از وقوع توطعه ای علیه این شهرستان پرجمعیت خبر می دهد که از ایلام و چوار آقای همتی؛ ایوان آقای قنبری؛ مهران آقای شوهانی و  ملکشاهی آقای متین به دور دوم راه یافتند اما از شهرستان شیروان چرداول کسی به دور دوم راه نیافت.

باید این شهرستان بزرگ به خود آیند که چگونه این همه نامزد از این شهرستان شرکت کرده اند بطوری که رای که همه آنها شکسته شده است.

و اگر به نفرات بعد توجه کنیم در می یابیم که کاندیداهای شهرستان شیروان چرداول همه با آرای بالا در رده های بعد از این چهار نفر ایستاده اند:

1. فریدون همتی                 با کسب 41 هزار و 310 رای            ایلام و چوار
2. احمد شوهانی                با کسب 39 هزار و 343 رای            مهران  
3. داریوش قنبری                با کسب 31 هزار و 290 رای            ایوان  
4. علی‌اکبر متین                 با کسب 30 هزار و 792 رای            ملکشاهی
5. عمران علی محمدی         با کسب 29 هزار و 693 رای            شیروان چرداول *
6. علی اکبر بسطامی          با کسب 23 هزار رای                      ایلام
7. سارا فلاحی                    با کسب 18 هزار و 400 رای            ایوان
8. مسلم محمدیان                با کسب 16 هزار رای                     شیروان چرداول *
9. محسن عباسی                با کسب 13 هزار و 300 رای           ایوان
10. علی یاری                       با کسب 13 هزار و 100 رای            ایلام
11. سیاوش مرادی                با کسب 12 هزار و 900 رای           شیروان چرداول *
12. علی مردان بخشی پور     با کسب 12 هزار و 500 رای           شیروان چرداول *
13. ناصرزاده                         با کسب 11 هزار رای                  
14. حسین منتظری               با کسب 9 هزار و 833 رای              شیروان چرداول *
15. شاپور پولادی                  با کسب 8 هزار و 400 رای              شیروان چرداول *

به راستی این یک نقشه از قبل طراحی شده نیست که این شهرستان همیشه یک نماینده در مجل داشته است و اکنون نتوانست که یک کاندید در بین چهار نفر راه یافته به دور دوم داشته باشد.

این همه ریخت و پاش کاندایدها در این دوره مجلس شورای اسلامی از چه آبشخوری آب می خورد به گونه ای که خرج و مخارج بعضی از کاندیدها به چند میلیارد رسیده است.

خبر هایی از اسپانسری جریان انحرافی و اسفندیار رحیم مشایی برای ورود کاندیدهای از استانهایی مختلف برای این گروه به گوش می رسد

خبر رسیده است که بعضی از این کاندیدهای استان ایلام متعلق به جریان انحرافی می باشند.

گرایشات قومی و قبیله ای استان با سد راه پیشرفت استان شد و کاندیدها با ترفندهای و ابزارهای مختلف سعی در کسب آرا نمودند تحلیلی از چهار نفر را یافته به مرحله دوم انتخابات مجلس نهم نشان می دهد که استان ایلام باز از داشتن نماینده ای شایسته و اصول گرا باز مانده است.

آقای همتی که با کسب بیش از 41 هزار رای در رتبه اول ایستاده است هرچند داعیه اصولگرایی دارد اما آرای خود را با پول و پتو و ... به خرید کرده است.

آقای قنبری که اصلاح طلب و خود نیز این گرایش خود را رد نمیکند بلکه به خود برای این گرایش می بالد دوباره با کسب 31 هزار رای و اجماع مردم ایوان بر این نماینده دوباره فرصت راه یافتن به مجلس را به دست آورد.

آقای شوهانی هم که به عنوان مستقل شناخته شده است اما گرایش خود را کم کم به نمایش می گذارد او نیز از ترفند های مختلف بیش از 39 هزار رای را به دست آورده است.

آقای متین نیز که گرایش اصلاح طلب دارد با پشتیبانی همه جانبه و تقلب مردم ملکشاهی و کسب 30 هزار رای به جمع چهار نفر مرحله دوم را یافت.

امیدواریم که شورای نگهبان بر انتخابات استان ایلام نظارت بیشتری داشته باشد تا شیوه خرید رای و تقلب و متوسل شدن نمایندگان به هر ترفند در استان ایلام از میان برود. انشاالله

با شکست استعمار و سیاست قدیم به سرکردگی بریتانیا و استقلال مستعمرات انگلستان، شیوه ای نو در میدان استعمار و سیاست ظهور پیدا کرد.

امریکا با به ارث بردن ثروت و تجربیات انگلستان، یکه تاز عرصه سیاست شد سیاستی که به جای آنکه مانند سابق متکی بر قدرت نظامی باشد بیشتر بر قدرت تبلیغات مبتنی بود.

این قدرت سیاسی با اقتدار نمایی خود در عرصه قدرت نظامی و اقتصادی و ضعیف نمایی دشمن توانست همه موانع پبش رو را کنار بزند و هر حکومتی قبل از آنکه در میدان جنگ شکست بخورد در میدان جنگ روانی شکست می خورد و با این حربه همه جهان مبهوت و مقهور قدرت پوشالی این حکومت می شد و روز به روز با زدودن خود باوری ها خود به پیش می راند.

تا آنکه فرزندی از سلاله انبیا با درک واقعی از این سیاست قیام نمود و جهان را از سقوط در ورطه نقشه آمریکا نجات داد و شعار سر داد که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.

هم اکنون نیز آمریکا که در مورد ایران به موضع استیصال رسیده است و نه در میدان علم و فن آوری و نه در میدان اقتصادی و نه در میدان سیاست حریف و جلوگیر ایران نیست دست به حربه آخر و همیشگی خود زده است و قصد دارد با پراکندن شایعه اینکه با تحریم اقتصادی و پولی ایران دیگر سقوط می کند مردم را از خود باوری دور ساخته و عرصه را در نفوذ خود بگیرد.

رهبر معظم انقلاب روز دوشنبه که به مناسبت سالروز واقعه نوزدهم دی قم با هزاران نفر از علما، فضلا، طلاب و قشرهای مختلف مردم قم دیدار داشتند، تاکید کردند: ما امروز در شرائط شِعب ابى‌طالب نیستیم؛ ما در شرائط بدر و خیبریم. ما در شرائطى هستیم که ملت ما نشانه‌هاى پیروزى را به چشم دیده است؛ به آنها نزدیک شده است؛ به بسیارى از مراحل پیروزى، با سرافرازى دست پیدا کرده است.

اما ملت ایران با حضور گسترده در راهپیمایی 22 بهمن و پس از آن انتخابات مجلس شورای اسلامی در 12 اسفند آمریکا را در این حربه را نیز خواهد شکست و دوباره به آمریکا متذکر می شود که ایران فریب این حیله ها را نمی خورد.

درباره جمله آقا: فرمودند که نمایندگان از مراکز قدرت و ثروت دوری کنند.

آنچه کاشته ایم همان درو می کنیم این رای که داریم حق ماست امروز که حاضریم حق خود را با درهمی بفروشیم باید انتظار نیز داشته باشیم فردا حق مان را به درهمی بفروشند.

آن کس که آنقدر پست است که به تو پیشنهاد خود فروشی می دهد مطمئن باش او اهل خود فروشی است او که فقط پول نشان می دهد در روز موعد فقط پول می بیند.

آن کس که درد مردم دارد؛ می داند که مشکل مردم با چندقازی تغییر نمی کند اما آنکس که ثروت را حلّال مشکلات می بیند یعنی همبشه مشکلات خود را با آن حلّال حل می کند و قطعا هرچه را که امروز خرج من و تو می کند  آن زمان که از چشم من و تو پنهان است صد برابر از حق مان باز می ستاند او هم کاشته است و باید درو کند.

این نماینده خرج این همه ولخرجی را از کجا می آورد او یا از صاحبان زر و زور می گیر یا به دنیا و دین خود چوب حراج می زند و آن روز که در کرسی نمایندگی نشست باید خواسته های  نفس خود ،خانواده خود و آن صاحبانش را برآورده سازد.

پس چشم ها را باید گشود تا که نماینده ای برگزید تا عقده ای نباشد که امروز وعده دهد و فردا عقده وا کند.

مردم اروپا سال 2012 میلادی را بسیار تلخ و در اوج بدبختی و فلاکت آغاز کردند، کمتر اروپایی‌‌ای چنین سیاه‌بختی را طی دهه‌های گذشته به‌خاطر دارد. افزوده‌شدن پرشتاب تعداد افراد زیر خط فقر، از دست دادن شغل، کاهش سطح رفاه عمومی، مبهم بودن وضعیت پیش‌رو و نایاب‌شدن صاحب‌نظرانی که نگاهشان به آینده نزدیک، روشن و امیدوارانه باشد، زخم‌های التیام‌ناپذیر امروز اروپایی‌هاست. روزهای سخت حال و آینده، شهروندان اروپا را به‌ این پرسش می‌کشاند که از یکدیگر و در نهایت از مسئولانشان بپرسند: «آمریکا که نفت ایران را تحریم کرد، روزانه به چه میزان از این کشور نفت وارد می‌کرد؟» پاسخ این پرسش برای همه روشن است: هیچ! ادامه پرسش این است: «اروپا روزانه از ایران چقدر نفت وارد می‌کند؟» پاسخ این پرسش هم مشخص است: حدود 600 هزار بشکه! ادامه پرسش: «آمریکا و اروپا با تحریم نفتی ایران چقدر آسیب می‌بیند؟» پاسخ: آمریکا کم و اروپا زیاد! بخش اصلی پرسش اینجاست: «پس چرا دولتمردان اروپایی برای تصمیم درباره چنین معادله ساده و روشن، بدترین راه‌حل را که موجب درماندگی بیشتر مردم اروپا است، برگزیده‌اند؟» دولتمردان اروپا که این روزها گرفتار مصیبت بزرگ اقتصادی و کاملاً‌ درمانده شده‌اند، به سبب ناتوانی و ظرفیت اندک تشخیص و مدیریتشان با از دست دادن خرد سیاسی و بدون ارائه کمترین توجیه مقبول، ملت اروپا را قربانی مطامع صهیونیست‌ها و سلطه‌گران آمریکایی کرده‌اند. بلند شدن سر و صدای «تحریم پیش‌دستانه» ایران که برخی، پیشنهاد آن را داده‌اند و مجلس، آن را دنبال می‌کند و مسئولان نفتی هم آمادگی وزارت نفت را برای اجرای آن اعلام کرده‌اند، مقامات اروپا را آنچنان به وحشت انداخته که در اولین واکنش، وزیر خارجه آلمان عاجزانه از ایران خواست: «ایران درباره توقف صادرات نفت به اروپا شکیبایی کند!» پرسش اصلی خردوزران جهان این است: در این وضعیت، پایه‌های شکسته کرسی قدرت تا چه زمانی قادر است سنگینی دولتمردان بی‌کفایت اروپا را تحمل کند؟» جهانیان پاسخ را در چشمان مضطرب مردم اروپا جست‌وجو می‌کنند!

http://www.basirat.ir/news.aspx?newsid=234879

آمریکا به منظور تامین خواست و منافع سلطه گرانه خود در جهان حتی دوستان بسیار نزدیک و هم پیمان خود را نیز فریب می دهد و تلاش می کند تا به آنها بقبولاند که بدون آمریکا ثبات و حیاتی نخواهند داشت به عنوان نمونه از همسایه هم مرز و همگرای امریکا نام می بریم.

نام کشور کانادا در ردیف اول کشورهای دوست و هم پیمان واقعی و صمیمی امریکا در زمینه های گوناگون اقتصادی ، نظامی ، سیاسی و فرهنگی قرار دارد که حتی به ظاهر مرزها را به روی یکدیگر باز کرده اند. اما امروزه به روشنی می توان دریافت که همین کانادا چگونه از ارتباطات به اصطلاح صمیمی خود با آمریکا که تدایی کننده ارتباطاتی از نوع سلطه گری و سلطه پذیری است رنج می برد. از نمونه های این ارتباط زیانبار تورم و رکود اقتصادی و پدیده فرار مغزها و از هم گسستن انسجام و  وحدت کاناداست.

در مورد نرخ مبادله ارزی این دو کشور در ظرف کمتر از چهار سال، از سال 1993 تا 1997، نرخ برابری دلار کانادا با دلار آمریکا از هر 113 دلار کانادا در برابر 100 دلار آمریکا به 150 دلار کانادا در برابر 100 دلار آمریکا رسیده است.

ایجاد وقفه در برخی از مراکز اشتغال زا و درآمدزا، همچنین به ورشکستگی گراییدن پاره ای از مراکز تجاری و زنجیره ای را می توان در زمینه نتایج ناگوار برشمرد.

امروزه بر سردر بسیاری از مراکز تجاری، تولیدی و صنعتی کانادا پرچم آمریکا در کنار پرچم کانادا برافراشته است و حتی برافراشته تر از آن نیز می توان مشاهده کرد، در صورتی که مشابه این قضیه در ان طرف مرزها، در آمریکا نمی توان دید.

از بحران های دیگر کشور کانادا می توان توطئه آفرینی امریکا در ایجاد و انتشار مابین انگلیسی زبانان و فرانسه زبانان کانادا اشاره کرد به گونه ای که جدایی طلبان ایالت فرانسوی زبان کِبِک در تبلیغات جدایی طلبانه در سال 1995 خود به مردم نوید داده بودند که آمریکا ما را، درصورت جدایی و استقلال از دولت فدرال کانادا، تنها نخواهد گذاشت.

بحرانهای فوق در حالی صورت می پذیرد که آمریکا از نقش بارز خود در ایجاد آنها مطلع است و هم کانادا از آسیب پذیری خود در قبال سیاست های آمریکا باخبر است. و این همه در حالی مشکل می گیرد که آمریکا و کانادا همدیگر را دوست و هم پیمان خود می دانند.

منبع : سید احمد راهنمایی، غرب شناسی، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روزنامه انگلیسی دیلی‌میل، جورج سوروس، سرمایه‌دار مشهور آمریکایی و رئیس بنیاد سوروس در مصاحبه با نیوزویک تصریح کرد که با فروپاشی سیستم اقتصاد جهانی، آمریکا باید منتظر شورش‌های خیابانی باشد.

بنابراین گزارش، این سرمایه‌دار 81 ساله آمریکایی شرایط فعلی اقتصاد جهان و بالاخص اروپا را به شرایط بحران بزرگ دهه 1930 میلادی تشبیه کرد. سوروس از حامیان بقای منطقه یورو، ارز واحد اروپایی است. سوروس تاکید کرد: "یورو باید باقی بماند چرا که در غیر این صورت نوعی فروپاشی رخ می‌دهد که جهان طاقت آن را ندارد." این هشدار سوروس با افت شاخص‌های بورس در بازارهای بورس آمریکا در روز سه‌شنبه گذشته همراه بود.  این سرمایه‌دار آمریکایی در مصاحبه خود با نیوزویک تصریح کرد که در بهترین حالت می‌توان گفت که جهان با یک رکود مواجه است. اما بدترین سناریو فروپاشی سیستم مالی جهان است. وی همچنین شرایط اقتصادی غرب را به شرایط فروپاشی شوروی تشبیه کرد و ابراز داشت که مردم غرب به درستی نمی‌دانند که چه در حال اتفاق افتادن است؟! سوروس هشدار داده است که فروپاشی منطقه یورو می‌تواند اروپا را به همان اختلافات سیاسی ( اختلاف نظام دمکراسی، نظام نازیسم و فاشیم و ... ) بازگرداند که برای قرن‌ها گرفتار آن بود.

گفتنی است جنگ‌های جهانی اول و دوم ناشی از همین اختلافات بود. سوروس ساکن منطقه منهتن نیویورک است، یعنی همان‌جایی که قیام تسخیر وال‌استریت از آن سرچشمه گرفت.

سایت الف، وابسته به احمد توکلی، رییس مرکز پژوهش‌های مجلس در یادداشتی با عنوان «اقتصاد سیاسی عریان التهابات اقتصادی اخیر» نوشت: قرائن و اخبار اقتصادی و سیاسی نشان می دهد، التهابات هفته‌های اخیر در بازارها بیشتر از آنکه ناشی از مسائل اقتصادی یا تحریم‌ها باشد، ناشی از التهاب‌سازی و اضطراب‌سازی تعمدی حلقه انحرافی برای پیشبرد منافع سیاسی است.الف می‌نویسد: مقامات انحرافی از چندین هفته قبل به این طرف، تحرکی درباره مسائل اقتصادی نشان نداده‌اند و به سکوت کامل رفته‌اند؛ تو گویی با اقتصاد و مدیریت آن قهر کرده و آن را به حال خود رها کرده‌اند.

سایت احمد توکلی می‌افزاید: بحران‌سازان، چه با هدف امتیازگیری و چه با هدف انتقام‌گیری یا هر دو، به این کار دست زده باشند، این نکته را فراموش کرده‌اند که به حول و قوه الهی، نظام همان گونه که در سال 88 در مقابل فشار و اعمال زور برای عقب‌نشینی از رای اکثریت مردم کم درآمد و ساکنان روستاها و شهرهای کوچک کوتاه نیامد، در مقابل فشار برای سازش در برابر زور بین‌المللی و عقب‌نشینی از مبارزه با فساد سازمان یافته نیز کوتاه نخواهد آمد. التهاب تعمدی در بازارها بیش از آنکه به مردم و نظام آسیب بزند، در نهایت نشانگر بی‌کفایتی مسوولان خواهد بود. قهر دوم انحرافیون اگر به آشفتگی بیشتر بینجامد، قبل از آنکه به کوتاه آمدن نظام برسد، به رای عدم کفایت مسببین منجر خواهد شد.